ASA

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکایت مصیبت عظیم» ثبت شده است

حکایت مصیبت عظیم

روزی داروغه بهلول را گفت:تاچند روز دیگر مرا به شهری دیگر می فرستند .اینک از همه خداحافظی میکنم.

 بهلول گفت:این مصیبتی عظیم است!داروغه پرسید:برای شما؟؟

 گفت:نه برای آن شهر دیگر!!